سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دو تن به خاطر من تباه شدند : دوستى که از اندازه نگاه نداشت و دشمنى که بغض مرا در دل کاشت . [نهج البلاغه]
ابو المشاغل - در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم...
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
ابو المشاغل

مرضیه دانیالی :: شنبه 86/11/13 ساعت 7:6 عصر

ابن مشغله می گفت: راهِ بسیار درازی در پیش است؛ بسیار دراز...

در این راهِ طولانی، وقت، برای همه کار خواهی داشت، به قدر کافی، و اضافه هم خواهی آورد. آنقدر که دیگر ندانی با آن چه می توانی بکنی، و چه باید کرد...

پس خودت را خسته مکن، و از نفس مینداز!

ابوالمشاغل می گوید: راه، تنها زمانی بسیار دراز است که در ابتدای آن باشی، یا حتی در کمرکش آن.

در پایان به ناگهان، می بینی که یک لحظه بیشتر نبوده است و بسی کمتر از یک لحظه: یک قدمِ مورچگان.

در حقیقت، این کوتاهی و بلندیِ راه نیست که مسأله ی ماست. مسأله آن چیزی است که ما در امتداد این راه برای دیگران که ناگزیر از پی ما می آیند باقی می گذاریم تا که طی کردنش را مختصری مطبوع، گوارا، شیرین و لذت بخش کند.

پس حق است که خودمان را اگر نه برای ساختن کاروانسراهای بزرگ و آب انبارهای خنک، لااقل برای برپاداشتن یک سایبان کوچک، خلق یک بیت شعر خوب، روشن کردن یک چراغ ابدی و یا ضبط یک صدای مهربانِ «خسته نباشی» خسته کنیم، خسته کنیم و از نفس بیندازیم...

به حق که چه از نفس افتادن شیرینی ست آن و چه خستگی غریبی...

                                   

 **********************************************

ابن مشغله می گفت: حرفِ درست مقدمه عمل است و جزئی از عمل.

هرگز از درست و بجا حرف زدن نهراس! هرچند که خیلی ها فریاد برآورند: خاموش!

ابوالمشاغل می گوید: حرفِ درست حرفی ست که همزمان با عمل باشد و همراه عمل، نه مقدمه آن.

حرف اگر مقدمه باشد حتی همان یک لحظه یی که زودتر از عمل وارد میدان می شود همه ی کارها را خراب می کند.

و در عین حال این فرصت را به خیلی ها می دهد که یک عمر فقط حرف بزنند.

و همیشه هم بگویند: در مقدمات عملیم....

با ساده ترین و آسان ترین عمل آغاز کردن و درباره ی آن سخن گفتن بسیار نتیجه بخش تر از آن است که با منطقی ترین و مقبول ترین سخنان آغاز کنیم تا به عمل برسیم...                                          

 

«ابوالمشاغل علاوه بر نادر ابراهیمی من رو به یاد دو دوست عزیزم میندازه که همیشه کتاب های خوبی به من هدیه می دن»


تدبیر دوای درد ما کن()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

کار شب تار آخر شد
تأملی بر وجوه بلاغی در نثر آهنگین ابراهیم گلستان
[عناوین آرشیوشده]

درباره وبلاگ
ابو المشاغل - در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم...
مرضیه دانیالی
در کوی تو ره نبود ره ما کردیم/ در آینه بلا نگه ما کردیم/ عیش خوش خویشتن تبه ما کردیم/ کس را گنهی نیست گنه ما کردیم

ابو المشاغل - در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم...

بازدیدها
مجوع بازدیدها: 126090 بازدید

امروز: 3 بازدید

دیروز: 5 بازدید

پیش نوشته ها


سال 1390
سال 1389
سال 1388
سال1387
سال 1386

LOGO LISTS




در یاهو

یــــاهـو