• وبلاگ : در آن نفس كه بميرم در آرزوي تو باشم...
  • يادداشت : هيچ مگو
  • نظرات : 1 خصوصي ، 9 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ريس جمهور همينجا 

    دست كم هر شب منم فرهاد تو / واي از دست تو و بيداد تو.

    ياد داري چند شب پيشت چنان / در همانجايي كه بودي ميهمان.

    گفتمت از ما كراني كرده اي / پير گشتي يا جواني كرده اي.

    پير يعني در تو نبود حال و قال/ تا بپرسي از من و احوال و حال.

    هم جواني يعني اي آرام جان/ دلبري را پيشه كردي بي گمان.

    با همه احوال من دل در كفم/ گر صف عشق است من اول صفم.

    كي گذارم تا كه از دستم روي/ اي سپهر عاشقان را مينوي.

    من همينجايم كه ميداني بيا/ چند گاهي در كنارم آشنا.

    + داداشي 

    من بر آنم تا كه خاموشت كنم/ از همين حالا فراموشت كنم.

    هيچ ميداني كه لايق نيستي/ تا تو را سرمست آغوشت كنم.

    من نمي‌گويم که خاموشم مکن
    من نمي‌گويم فراموشم مکن!
    من نمي‌گويم که با من يار باش
    من نمي‌گويم مرا غم خوار باش!
    من نمي‌گويم،دگر گفتن بس است
    گفتن اما هيچ نشنفتن بس است!
    روزگارت باد شيرين! شاد باش
    دست کم يک شب تو هم فرهاد باش!

    آخرش از خاموشي مي تركيم:(
    + پريشادخت 

    روزها گذشت و گنجشك با خدا هيچ نگفت فرشتگان سراغش را از خدا گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان اين گونه مي گفت : مي آيد ، من تنها گوشي هستم كه غصه هايش را مي شنود و يگانه قلبي ام كه دردهايش را در خود نگه مي دارد و سر انجام گنجشك روي شاخه اي از درخت دنيا نشست . فرشتگان چشم به لبهايش دوختند ، گنجشك هيچ نگفت و خدا لب به سخن گشود " با من بگو از آنچه سنگيني سينه توست ." گنجشك گفت " لانه كوچكي داشتم، آرامگاه خستگي هايم بود و سرپناه بي كسي ام . تو همان را هم از من گرفتي . اين طوفان بي موقع چه بود ؟ چه مي خواستي از لانه محقرم ؟ كجاي دنيا راگرفته بود ؟ و سنگيني بغضي راه بر كلامش بست. سكوتي در عرش طنين انداز شد . فرشتگان همه سر به زير انداختند. خدا گفت " ماري در راه لانه ات بود . خواب بودي . باد را گفتم تا لانه ات را واژگون كند. آنگاه تو از كمين مار پر گشودي . گنجشك خيره در خدايي خدا مانده بود. خدا گفت " و چه بسيار بلاها كه به واسطه محبتم از تو دور كردم و تو ندانسته به دشمني ام بر خاستي. اشك در ديدگان گنجشك نشسته بود . ناگاه چيزي در درونش فرو ريخت. هاي هاي گريه هايش ملكوت خدا را پر كرد.... و خداوند اينگونه بندگانش را مراقبت ميکند ...

    + قند پارسي 

    خموشي پيشه كردم درد ديدم/تو را از عشق و خود دلسرد ديدم.

    همانم كو مرا از خويش راندي/به خاك سرد بدبختي نشاندي.

    ز مستي شيشه شادي شكستي /ندانستي در اميد بستي.

    تمامم ، اي تمامي نويدم/تمامي تو را در خويش ديدم.

    ولي با اينهمه تنهاتريني/به چشمان نحيفم بهتريني.

    بيا بار دگر با من عجين باش/مرا و عشق را ياري قرين باش.

    سلام .

    با اين شعري که نوشتي بايد بگم. بابا عاشق !!!

    دست خوشكلم فكر كنم از دست رفتي.تا از دست نرفتي يه بار ديگه ما رو ببر ددر.

    + ترمه 
    افتخار مي كنم كه خواهر تو هستم و اميد وارم هميشه سربلند باشي
    پاسخ

    سلام عزيز دل من!قدم سر چشم ما گذاشتي. منم مفتخر به حضور شما در كنارم هستم البته اگه وقت قبلي گرفته باشي و نائل به ملازمت ما شده باشي!!!!!!!!!!!

    بسم رب الحسين

    ( اين الطالب بدم المقتول بکربلا )

    اللهم عجل لوليک الفرج

    --------------------------

    سلام و عرض ادب به محضر شريف شما

    شهادت امام هادي ( ع ) را تسليت و تعزيت مي گويم .

    اميدوارم همواره فقط در راه ترويج انديشه هاي ناب گام برداشته

    و در اين مسير ؛ موفق و پاينده باشيد .

    -----------------------------------------------------

    چند نکته قابل تأمل :

    زنگ تفريح دنيا ؛ گذرا مي باشد . زنگ بعد ؛ حساب داريم !!

    در طوفان حوادث ؛ با خدا بودن کارگشاست نه (ناخدا بودن)

    امروز اولين روز از باقيمانده عمر ماست ...

    "حرف خوب زدن" مهم تر است از( خوب حرف زدن)

    با هر نفس ؛ يک گام به لحظه مرگ نزديکتر مي شويم !!

    هرگز" اميد"راازکسي سلب نکن ؛ شايد اين تنهاچيزي است که دارد

    قاضي روز جزا ؛ خود ؛ شاهد اعمال ماست .

    --------------------------------------------------------

    و يک نکته ي ديگر :

    ( فاطميه وعاشورا محصول به فراموشي سپردن غدير خم مي باشند . )

    اگر غدير خم ....

    اي کاش غدير خم.....

    ----------------------------------------------------------

    به کلبه فرهنگي ام بيائيد

    و با نظرات ارزشمندتان راهگشايم باشيد .

    www.nodehaki.blogfa.com

    ياعلي ... و همواره با علي

    بدرود تا درودي ديگر

    --------------------------------------------