شنيدستم كه روزي ناگهاني/هوس كردي كه خود را وارهاني.
ز چه ؟كي ؟با كدامين مايه تيله/ز خودبيني؟ دو بيني ؟ يا كه باني.
يكي گفتا كه وقتش كي بود به؟/دگر گفتا به وقت امتحاني.
نميداني مگر در روز محشر/تر گويند اي دارالمجاني.
چرا اينگونه كردي تكه تكه /تو آن موجود حساس المعاني.
همي دانم كه گويي با كلاس است./كلاس اندر ترا باشد جواني.
مرا هر چند پردازم ، بيارزد./ز وام و پول و چك بهر كراني.
بيا دست از دوبيني باز بردار ./ز خود بيني چه ديدي ؟ لن تراني.
....................................................................
1- منظور از باني همان بيني است كه بخاطر اختيارات شاعري و تنگي قافيه مانند بيني عمل شده تغيير شكل داده است.
2- شايد منظور از امتحاني موعد امتحانات دانشگاه باشد.
3- منظور از دار المجاني محل نگهداري مجانين و ديوانگان است يا شايد مخاطب اين شعر و يا سراينده آن در هنگام سراندن آن!
4- منظور از كراني هم كرانه كردن است .